غزل شماره 167 دیوان حافظ : ستارهای بدرخشید و ماه مجلس شد ستارهای بدرخشید و ماه مجلس شد دل رمیده ما را رفیق و مونس شد نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت به غمزه
غزل شماره 108 دیوان حافظ : خسروا گوی فلک در خم چوگان تو باد خسروا گوی فلک در خم چوگان تو باد ساحت کون و مکان عرصه میدان تو باد زلف خاتون ظفر شیفته پرچم توست دیده فتح ابد
غزل شماره 454 دیوان حافظ : ز کوی یار میآید نسیم باد نوروزی ز کوی یار میآید نسیم باد نوروزی از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی چو گل گر خردهای داری خدا را صرف عشرت
غزل شماره 348 دیوان حافظ : دیده دریا کنم و صبر به صحرا فکنم دیده دریا کنم و صبر به صحرا فکنم و اندر این کار دل خویش به دریا فکنم از دل تنگ گنهکار برآرم آهی کآتش اندر
غزل شماره 427 دیوان حافظ : چراغ روی تو را شمع گشت پروانه چراغ روی تو را شمع گشت پروانه مرا ز حال تو با حال خویش پروا نه خرد که قید مجانین عشق میفرمود به بوی سنبل
غزل شماره 216 دیوان حافظ : آن یار کز او خانه ما جای پری بود آن یار کز او خانه ما جای پری بود سر تا قدمش چون پری از عیب بری بود دل گفت فروکش کنم این شهر به